با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Past Master

ˈpæstˈmæstr̩ pɑːstˈmɑːstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • (به‌ویژه در باشگاه و انجمن و غیره) رئیس پیشین
  • خبره، کارکشته، خدای کار، استاد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد past master

  1. noun expert in a field
    Synonyms: cordon bleu, grand master, master

ارجاع به لغت past master

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «past master» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/past master

لغات نزدیک past master

پیشنهاد بهبود معانی